پرسیدم..... ،
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با كمی مكث جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
وبدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ،
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .
 
 
پرسیدم ،
آخر .... ،
و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،
قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
 
 
داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ...
هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،
آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..
مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
 
به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،
 
كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :
زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداستhttp://static.cloob.com/public/images/smiles/16.gif
دو چيز را هميشه فراموش كن:
خوبي كه به كسي مي كني
بدي كه كسي به تو مي كند
 
 
دنيا دو روز است:
يك روز با تو و يك روز عليه تو
روزي كه با توست مغرور مشو و روزي كه عليه توست مايوس نشو. چرا كه هر دو پايان پذيرند.
 
به چشمانت بياموز كه هر كسي ارزش نگاه ندارد
به دستانت بياموز كه هر گلي ارزش چيدن ندارد
به دلت بياموز كه هر عشقي ارزش پرورش ندارد
 
در دنيا فقط 3 نفر هستند كه بدون هيچ چشمداشت و منتي و فقط به خاطر خودت خواسته هايت را بر طرف ميكنند، پدر و مادرت و نفر سومي كه خودت پيدايش ميكني، مواظب باش كه از دستش ندهي و بدان كه تو هم براي او نفر سوم خواهي بود.
 
چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده ميكني؟ مانند تيري زهرآلود يا آفتابي جهانتاب، زندگي گير يا زندگي بخش؟
 
بدان كه قلبت كوچك است پس نميتواني تقسيمش كني، هرگاه خواستي آنرا ببخشي با تمام وجودت ببخش كه كوچكيش جبران شود.
 

هيچگاه عشق را با محبت، دلسوزي، ترحم و دوست داشتن يكي ندان، همه اينها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق

نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:12 توسط امین حیدری| |
دخترک طبق معمول هر روز ،جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد

بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد

وبه یاد حرف پدرش افتاد"اگر تا پایان ماه هر روز بتوانی تمام چسب زخم هایت را بفروشی

آخر ماه کفش های قرمز را برایت می خرم"

دخترک به کفش ها نگاه کرد و

با خود گفت:یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت 100نفر زخم بشه تا.......

و بعد شانه هایش رابالا انداخت و راه افتاد و

گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ من کفش نمیخوام...

 

نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,ساعت 23:54 توسط امین حیدری| |
مرد بيکاري براي سِمَتِ آبدارچي در مايکروسافت تقاضا داد.
رئيس هيئت مديره
مصاحبه اش کرد و تميز کردن زمين رو به عنوان نمونه کار- ديد و گفت: «شما استخدام شدين، آدرس ايميلتون رو بدين تا فرمهاي مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنين و همينطور تاريخي که بايد کار رو شروع کنين.
مرد جواب داد: «اما من کامپيوتر ندارم، ايميل هم ندارم!»
 

 
رئيس هيئت مديره گفت: «متأسفم. اگه ايميل ندارين، يعني شما وجود خارجي ندارين. و کسي که وجود خارجي نداره، شغل هم نميتونه داشته باشه.»

مرد در کمال نوميدي اونجا رو ترک کرد.. نميدونست با تنها 10 دلاري که درجيبش داشت چه کار کنه. تصميم گرفت به سوپرمارکتي بره و يک صندوق 10 کيلويي گوجه فرنگي بخره. بعد خونه به خونه گشت و گوجه فرنگيها رو فروخت. در کمتر از دو ساعت، تونست سرمايه اش رو دو برابر کنه.. اين عمل رو سه بار تکرار کرد و با 60 دلار به خونه برگشت. مرد فهميد ميتونه به اين طريق زندگيش رو بگذرونه، و شروع کرد به اين که هر روز زودتر بره و ديرتر برگرده خونه.
در نتيجه پولش هر روز دو يا سه برابر ميشد. به زودي يه گاري خريد، بعد يه کاميون، و به زودي ناوگان خودش رو در خط ترانزيت (پخش محصولات) داشت ...
 
پنج سال بعد، مرد ديگه يکي از بزرگترين خرده فروشان امريکاست. شروع کرد تا براي آينده ي خانواده اش برنامه ریزي کنه، و تصميم گرفت بيمه ي عمر بگيره. به يه نمايندگي بيمه زنگ زد و سرويسي رو انتخاب کرد. وقتي صحبت شون به نتيجه رسيد، نماينده بيمه از آدرس ايميل مرد پرسيد. مرد جواب داد:
«من ايميل ندارم.»
نماينده بيمه با کنجکاوي پرسيد: «شما ايميل ندارين، ولي با اين حال تونستين يک امپراتوري در شغل خودتون به وجود بيارين. ميتونين فکر کنين به کجاها ميرسيدين اگه يه ايميل هم داشتين؟» مرد براي مدتي فکر کرد و گفت:
    آره! احتمالاً ميشدم يه آبدارچي در شرکت مايکروسافت.
 
نتيجه هاي اخلاقي:
1. اينترنت چاره ساز زندگي نيست.
2 . اگه اينترنت نداشته باشي و سخت کار کني، ميليونرميشي.
3. اگه اين نوشته رو از طريق ايميل دريافت کردي، تو هم نزديکه که آبدارچي بشي به جاي ميليونرشدن...!!!

  درجواب اين نوشته به من ميل نزن، من دارم ايميلم رو ميبندم تا برم گوجه فرنگي بفروشم!!!!

نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت 23:32 توسط امین حیدری| |

روزی لویی شانزدهم در محوطه ی کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!

 
لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟ افسر گفت قربان افسر قبلی نقشه ی قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!
 
مادر لویی او را صدازد وگفت من علت را میدانم،زمانی که تو ۳سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود! و از آن روز ۴۱ سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند!
 
فلسفه ی عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!
 
روزانه چه کارهای بیهوده ای را انجام می دهیم، بی آنکه بدانیم چرا؟
آیا شما هم این نیمکت را در روان خود، خانواده و جامعه مشاهده میکنید؟
نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1391برچسب:,ساعت 23:7 توسط امین حیدری| |

" ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم "  .  شوپنهاور

 
  
" آنكه مي تواند ، انجام مي دهد،آنكه نمي تواند انتقاد مي كند "  . جرج برنارد شاو
 
 
  " لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند "  . علی شریعتی
 
  
 " تمدن، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست، در هنر و ادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت "  .  لویی پاستور
 
  
 " باید دنبال شادی ها گشت ولی غمها خودشان ما را پیدا می کنند   "  . فردریش نیچه
 
  
 " کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است  "  .   نادر شاه افشار
 
  
 اگر در اولين قدم، موفقيت نصيب ما مي شد، سعي و عمل ديگر معني نداشت. موريس مترلينگ
 
 
  بهترین چیزها زمانی رخ می دهد که انتظارش را نداری. گابریل گارسیا مارکز
 
 
  
 " لازم نيست گوش كنيد، فقط منتظر شويد . حتي لازم نيست منتظر شويد ، فقط بياموزيد آرام و ساكن و تنها باشيد. جهان آزادانه خود را به شما پيشكش خواهد كرد تا نقاب از چهره‌اش برداريد انتخاب ديگري ندارد؛ مسرور به پاي شما در خواهد غلطيد " . فرانتس كافكا
 
  
 " گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که خود نمی دانید ، کشف خواهد شد "  . جبران خلیل جبران
 
 
  اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی . ارد بزرگ
 
  
" كسي كه داراي عزمي راسخ است ،جهان را مطابق ميل خويش عوض مي كند "  . گوته
 
  
 " پيروزی آن نيست که هرگز زمين نخوری، آنست که بعد از هر زمين خوردنی برخيزی"  . مهاتما گاندی
 
  
 " کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد  "  .  فردوسی خردمند
 
  
" تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است " . انگلس
 
  
" بيشترين تأثير افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از ميان ما رفته باشند "  .  امرسون
 
  
 " از ديروز بياموز. براي امروز زندگي کن و اميد به فردا داشته باش"  . آلبرت انيشتن
 
  
" براي اداره كردن خويش ، از سرت استفاده كن . براي اداره كردن ديگران ، از قلبت "  . دالايي لاما
 
 
  " انسان بايد از هر حيث چه ظاهر و چه باطن , زيبا و آراسته باشد "  . چخوف
 
 
  
 " لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم ، تمام هستی کامل و منور شد "  . بودا
 
  
 " تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید . پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند "  . گراهام بل
  
 
نوشته شده در یک شنبه 24 دی 1391برچسب:,ساعت 20:39 توسط امین حیدری| |

خلاق يكي از اسامي خداوند است و به معني بسيار خلق‌كننده، آفريننده، آفريدگارو... در لغت‌نامه دهخدا معنا شده است.در اصطلاح، خلاق به كسي مي‌گويند كه درموقعيتهاي لازم و ضروري، در برخورد با مسائل، راه‌حلهايي مؤثر و كاربردي براي حلمسائل و رفع موانع ارائه مي‌كند. عده‌اي پا را فراتر نهاده و چنين عقيده دارند كهفرد خلاق نه‌تنها در موقعيتهاي مختلف، ايده ارائه  مي‌كند بلكه خود آستين‌ها رابالا زده و تا عملي شدن ايده‌اش كار را پيگيري مي‌كند. عده‌اي نيز چون «رابرتويزبرگ» از آن جهت كه خلاقيت را كاري عادي و روزمره تعريف مي‌كنند، عقيده دارند كه همگان در هر لحظه در حال خلاقيت‌اند و در نتيجه هر كسي شايسته لقب خلاق است و مسئلهرا اين مي‌دانند كه كسي فعلاً به خلاقيت آنها پي نبرده است.

مثالي از اين مورد، .................

ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 20:47 توسط امین حیدری| |
1. به ذوق خود اعتماد کنید. من به همه گوش می دهم... اما معمولاً به خود بر می گردمو می کوشم با فکر اولم ارتباط برقرار کنم .
2. هویت دیداری نیرومند داشته باشید ... کنار هم گذاشتن خرده ریز این و آن، دردی دوا نمی کند.
3. مهمانی بدهید. در آغاز نشر یک مجله جدید، هرچه کار بشودکم است. دنیا بزرگ است. باید با آدمهای زیادی ارتباط برقرار کنید .
4. در هزینه کردن و در بسته بندی کالا متفاوت باشید. ظرفیتهای جدید پیدا کنید. اگر سرمایه ندارید باید مایه داشته باشید .
5. از ظرفیتهای موجود خود به شیوه متفاوت بهره گیرید. مثلاً از نویسنده ها... راهش این است که ببینید چه چیزی آنها را سر ذوق می آورد...چنان برخورد کنید که حس کنندمیتوانند درباره مطلب بنویسند که تا حالا نمی توانسته اند.
نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 20:12 توسط امین حیدری| |

امروزه بازار خلاقيت خيلي گرم است و افراد زيادي پيدا مي‌شوند كه ادعاي خلاقيت دارند ولي آيا همه آنها طبق ادعايي كه مي‌كنند خلاق هستند؟از كجا بفهميم چه كسي خلاق است؟ نشانه‌هاي يك فرد خلاق چيست؟ اگر بخواهيم خلاق باشيم چگونه بايد باشيم؟

از ديدگاهي، نخستين گام‌ها براي شناخت نحوه بازيابي خلاقيت، شناسايي خصوصيات افراد خلاق و درك چگونگي زندگي آنها مي‌تواند باشد. بدين صورت كه با دريافت اين شناخت، خواهيم دانست كه چه خصوصيات و ويژگيهايي را بايد در خود احيا ساخته و ازآنها مراقبت كنيم تا از اين طريق خلاقيتمان در روند احياي مجدد قرار گيرد. با فهم اين شاخصه‌ها و مراقبت از آنها در جريان زندگي روزمره بستر و مقدمات تجلي خلاقيت‌مان فراهم خواهد شد.اما شايد پرداختن به اينكه چه كسي خلاق است و به چه كسي نبايد خلاق گفت، كار چندان ساده‌اي نباشد، از آن جهت كه، پاسخ‌گويي به اين سؤال، ارتباطي مستقيم به تعريفي دارد كه از خلاقيت مي‌پذيريم. تعاريف مطرح شده براي خلاقيت متفاوت و گوناگون و گاهي ضد و نقيض است و معيارهاي شناخت افراد خلاق و در نتيجه تعريف كيستي فرد خلاق را متغيير مي‌سازد؛ با اين حال در اين‌جا سعي شده است آنچه را كه اكثر صاحب‌نظران و محققان (درزمينه خلاقيت) مطرح كرده‌اند، عرض كنيم.

لذا در متنهای بعدی به این موضوع خواهم پرداخت.

نوشته شده در دو شنبه 18 دی 1391برچسب:,ساعت 18:43 توسط امین حیدری| |

در بحث قبلی از واژه ایی به نام مودا استفاده شد

                                                 که لازم دیدم تعرفی از آن داشته باشم:

مودا چيست ؟مودا از نگاه ژاپني ها به هر فعاليتي اطلاق مي شود كه براي سازمان ها ايجاد هزينه مي كند، اما ارزش افزوده اي توليد نمي كند . به عبارتي مودا مجموعه فعاليت هايي است كه از نظر مشتري نهايي ارزشي ندارد و مشتري تمايلي به پرداخت پول براي اين فعاليت ها ندارد.حال براي آنكه با اين بحث بيشتر آشنا شويم به ذكر ويژگي هاي آن مي پردازيم : آقاي تايي چي اوهنو معاون توليد شركت تويوتا موتورز كه بعدها به نظريه پرداز نظريه تفكر ناب تبديل شد، مودا را به 7 دسته زير تقسيم بندي مي كند:

1- موداي توليد بيش از نياز بازار

2- موداي انتظار و تاخير

3- موداي حمل و نقل

4- موداي حركت هاي اضافي

5- موداي انبارش

6- موداي ايراد در فرآيند

7- موداي توليد ضايعات و دوباره كاري

گرچه اين اصول در صنعت خودروسازي پايه گذاري شد اما مصداقهاي آن در بخش هاي ديگر و ازجمله خدمات نيز وحود دارد. به عنوان مثال كليه فعاليت هايي كه براي صدور يك فقره گواهي نامه پايان دوره آموزشي يا مجوز احداث يك واحد صنعتي و يا معدني انجام مي شود، از نگاه عرضه كننده خدمات ( سازمان يا اداره دولتي ) لازم و اجتناب ناپذير است، اما از نگاه مصرف كننده نهايي تنها چيزي كه اهميت دارد، برگه گواهي نامه يا مجوز است كه در پايان اين فعاليت ها صادر مي شود . بنابر اين اگر بخواهيم از نگاه مشتري به مسائلمان بنگريم، بسياري از فعاليت هايي كه انجام مي دهيم مودا هستند. مطالعات و بررسي هايي كه در شركتهاي برتر دنيا انجام گرفته است نشان مي دهد كه در اين شركتها تنها يك فعاليت از 200 فعاليت آنها توليد ارزش افزوده مي كند و مابقي هزينه به سازمان و نهايتا به مشتري تحميل مي كند.

نوشته شده در جمعه 15 دی 1391برچسب:,ساعت 8:44 توسط امین حیدری| |

در این متن آخرین نوشته در مورد کایزن را برای استفاده دوستان گذاشتم:

مراحل اجراي كايزن عملي :براي اجراي بهبود بهره وري با رويكرد كايزن عملي مراحل زير پيش بيني شده است كه در اين كارگاه پنج روزه به تفصيل تشريح مي شوند و شركت كنندگان در دوره ، به طور عملي نيز آن را تمرين خواهند نمود :

1- ناحيه نمونه را انتخاب كنيد .

2- گروه بهبود ( تيم كايزن ) را ايجاد و سازمان دهي كنيد .

3- داده هاي آماري مورد نياز را در ناحيه نمونه با كمك اعضاي گروه گرد آوري كنيد .

4- اعضاي شركت كننده را در كارگاه آموزشي با مفاهيم و ابزارهاي بهبود آشنا كنيد .

5- نظام آراستگي ( 5 ت ) را آغاز كنيد .

6- مودا ( اتلاف ) ها را شناسايي و فهرستي از آنها تهيه كنيد .

7- تحليل علل رويداد اتلاف را در ناحيه نمونه انجام دهيد و راه حلهايي را با استفاده از كار گروهي بدست آوريد .

8- راه حل هايي را كه عملي ترند انتخاب كنيد .

9- هر نوع تغيير فيزيكي در آرايش ناحيه نمونه را بدون فوت وقت انجام دهيد .

10- بهبود انجام گرفته را به صورت استاندارد درآوريد .

11- موفقيت حاصله را به اطلاع ساير همكارانتان برسانيد .

12- نتايج به دست آمده را ارزيابي كنيد تا در مراحل بعدي مورد استفاده قرار گيرند .

13- به سراغ مشكل بعدي برويد

 

نوشته شده در جمعه 15 دی 1391برچسب:,ساعت 8:42 توسط امین حیدری| |

همانطور که در پست قبلی در باره مدیریت کایزن عنوان شد هر چه از سطوح بالاي مديريت به سطوح پايين تر سازمان مي آييم از وظايف دسته ايجاد بهبود كاسته و در عوض بر وظايفي كه جنبه حفظ و نگهداري بهبود ايجاد دارند، افزوده مي شود. آنچه از اين نمودار مي فهميم اين است كه مديران سطوح بالاتر سازمان بايد همواره بخش اعظم وقت خود را صرف بهبود سازمان نمايند و امور جاري را كه جنبه نگهداري دارند به سطوح پايين تر واگذار كنند. آيا به راستي در سازمانهاي ما اين گونه عمل مي شود؟ مديري كه بيشتر وقت خود را صرف پاراف نامه بازبيني مطالبي كه قبلا مي بايست توسط كارشناسان انجام شود مي گذرد، هيچ وقت فرصت آن را نخواهد داشت كه به بهبود سازمان بيانديشد.بنابر اين از نگاه كايزن، كاركنان يك سازمان همواره بايد به فكر بهبود و حفظ دستاوردهاي بهبود در سازمان خود باشند، اما سهم آنها از اين نهضت در نمودار بالا منعكس شده است.مديريت تيلوري كه نمود آن را در ديدگاه هاي فايول نيز ملاحظه مي كنيم ، بر سازماندهي سلسله مراتبي و وحدت فرماندهي بيشترين تاكيد را دارد. در اين نظام مديريت، معمولا ارتباط سازماني به صورت صدور دستور از بالا و عرضه گزارش از پايين تعريف مي شود. در سازمان سطوح مديريتي عمودي و تقسيم كار افقي وجود دارد كه در نمودار زير شمايي از آن را ملاحظه مي كنيد.

اصول دمينگ 3:دكتر دمينگ كه نظرياتش در دهه 1950 ميلادي چندان مورد توجه آمريكايي ها واقع نشد، در كشور ژاپن به گرمي پذيرفته و به تدريج راهبردهاي پيشنهادي وي براي بهبود كيفيت كالاهاي ژاپني، اين كشور را به يكي از كشورهاي پيشرفته و برتر اقتصاد جهاني تبديل نمود. اصول مورد نظر دمينگ در چرخه معروف وي به صورت زير قابل نمايش است.نكته قابل ذكر در اين چرخه آن است كه وضعيت موجود هميشه موضوع اصلي براي برنامه ريزي است. پس از برنامه ريزي براي گذار از وضعيت فعلي اقدامات اجرايي براي دست يابي به اهداف پيش بيني شده در برنامه آغاز مي شود و در ادامه با بررسي نحوه اجراي برنامه نقاط قوت و ضعف آن آشكار مي گردد. در مرحله آخر اقدامات اصلاحي براي بهبود فعاليت هاي انجام گرفته آغاز و اين چرخه به همين ترتيب ادامه مي بايد. به عبارتي در نگاه چرخه دمينگ وضعيت موجود هيچگاه كاملا راضي كننده نيست و همواره بايد به دنبال بهبود وضعيت باشيم.نكته ديگر اين كه جهت اجراي چرخه دمينگ هميشه از برنامه ريزي آغاز و مجددا به برنامه ريزي ختم مي شود. به اين معني كه اگر برنامه اي تنظيم شد و به اجرا در آمد چنانچه در عمل با مشكلاتي در اجرا روبرو شد بايد در فكر اصلاح مراحل اجراي برنامه باشيم و در نهايت اقدام لازم را براي اصلاح كار اجرايي بدون فوت وقت انجام دهيم. سپس براي اجراي فعاليتي ديگر برنامه ريزي نماييم. نكته در اين است كه اگر برنامه تنظيمي در اجرا با مشكل روبرو شد اجازه نداريم به سادگي اجراي برنامه را متوقف كنيم بلكه بايد به دنبال علل عدم ناتواني برنامه در اجرا باشيم. چنانچه برنامه تنظيم شده براي بهبود سازمان را در نيمه راه رها كنيم اصل برنامه زير سوال مي رود. به عبارتي اين سوال مطرح مي شود كه اساسا چرا دست به تغيير و بهبود وضعيت موجود زديم. مراحل چهار گانه بالا به ترتيبي كه ملاحظه مي كنيد، مبناي تفكر ژاپني ها براي تصميم گيري و اجراي تصميم در سازمان قرار گرفت. لازم به ذكر است كه چرخه دمينگ به صورت پايان ناپذير دنبال مي شود.

 

نوشته شده در دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,ساعت 20:36 توسط امین حیدری| |

اگر بخواهيم وظايف مديران را برشمريم، به فهرست بلند بالايي از اقدامات ريز و درشت ميرسيم كه بسياري از آنها در چارچوبهايي قابل دسته بندي است . دانشمندان علوم مديريت بر همين اساس نظرياتي را خلق كرده اند كه مهمترين كاربرد آنها، دسته بندي يا طبقه بندي اين وظايف است. يكي از اين نظريات پذيرفته شده نظريه فايول است كه اهم وظايف مديران را اين گونه بر مي شمارد:

1 هدايت و رهبري

2 سازماندهي

3 برنامه ريزي

4 نظارت و كنترل

5 هماهنگي

گرچه نظريات ديگري نيز در اين حوزه وجود دارد ، اما نظريه فايول با توجه به لحاظ كردن و در عين حال نقد اصولي ديدگاههاي تيلور ، تا كنون به عنوان يكي از معتبرترين اصول در علم مديريت و حوزه وظايف مديران پذيرفته شده است. چنانچه فارغ از ساير ديدگاههايي كه در اين زمينه وجود دارد، اصول فايول را به عنوان مهمترين وظايف مديران بپذيريم، مي خواهيم از ديدگاه كايزني اين اصول را بازبيني كنيم. از نگاه كايزن وظايف مديريت بر دو دسته اصلي تقسيم بندي مي شود كه در نمودار زير مشاهده مي كنيد. لازم به يادآوري است كه در اين جا منظور از مدير تنها جايگاه رسمي و سازماني وي مورد نظر نيست و هر فردي كه در سازمان مسئوليت انجام كاري را دارد، مدير يا به تعبيري ديگر اداره كننده آن كار فرض مي شود.

نوشته شده در یک شنبه 3 دی 1391برچسب:,ساعت 21:44 توسط امین حیدری| |

كايزن تركيبي دو كلمه اي از يك مفهوم ژاپني است كه تعريف آن تغيير به سمت بهتر شدن يا بهبود مستمر و تدريجي است. در واقع كايزن بر اين فلسفه استوار است كه براي ايجاد بهبود در سازمان ها لازم نيست به دنبال تغييرات انفجاري يا ناگهاني باشيم ، بلكه هر نوع بهبود يا اصلاح به شرط آنكه پيوسته و مداوم باشد، ارتقاي بهره وري را در سازمان ها به ارمغان خواهد آورد.

KAI + ZEN = KAIZEN بهبود مستمر و تدريجي با بهره گيري از مشاركت كاركنان
در نگاه كايزني براي تحقق بهبود تدريجي و مستمر در سازمان ها بايد سه اقدام اساسي زير صورت بگيرد :
1- كليه فعاليت هايي كه هزينه زا هستند ولي ارزشي توليد نمي كنند (Muda ) بايد حذف شوند .
2- فعاليت هايي كه به شكلي در جاي ديگري به صورت موازي انجام مي شوند ( Muri ) با يكديگر تلفيق شوند.
3- آن دسته از فعاليت هايي كه براي تكميل و بهبود سطح كيفي خدمات لازمند (Mura ) به فعاليت هاي سازمان افزوده شوند. اين حركت يا نهضت 3Mu اساس اقدامات كارگاه آموزشي گمبا كايزن ( كايزن عملي ) را تشكيل مي دهد.
نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 22:52 توسط امین حیدری| |
تغییر و تحول یکی از ارکان اصلی برای بقای هر سازمان است چراکه در عصر حاضر سرعت دگرگونی بسیار زیاد است و اگر سازمانی نتواند خود را باد تغییرات جهانی وقف دهد مطمئنا" در حال زوال است از این رو در این مقاله مهمترین نکات در این زمینه را نوشته ام
و به ترتیب در نوشته های بعدی هریک را بطور مختصر تشریح خواهم کرد:
 
اولین قدم برای تحول، داشتن هدف است.
تحول از طريق تدوين و ابلاغ آئين‌نامه‌، بخش‌نامه و دستورالعمل اتفاق نمي‌افتد؛
تحول از طریق زور، اجبار و ارعاب حاصل نمی شود :
تحول اتفاقی و شانسی نیست :
نیروی انسانی را کانون در برنامه های تحول قرار دهید. 
تحول ایجاد شده را به مرحله ثبت برسانید.
مدیران الگو و پرچمدار تحول هستند :
از آموزش به عنوان مؤثرترین ابزار تغییر استفاده کنید :
برای ایجاد تحول، تیم های کاری تشکیل داده و از آن ها یاری بجوئید.
انعطاف لازم را در اجرای برنامه های تحول داشته باشید. 
تحول را با قدرت و جسارت آغاز کنید :
تحول بدون مشارکت افراد محکوم به شکست است :
تحول قابل تفويض نيست :
    
 
 
نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:0 توسط امین حیدری| |

براي اطمينان از انتقال خدمات موثر و يا لجستيکي به منظور رفع نيازهاي کاربران خدمات، وجود يک سيستم ارزيابي عملکردِ داراي طراحي مناسب ضروري است. بدون اعطاي بازخورد به تمامي ابعاد مهم و نيز بدون وجود يک سيستمي که بر مبناي اطلاعات کاري، تضمين کننده عملکرد سازمان باشد گويي مديران در تاريکي به دنبال بهبود خدمات هستند، به خصوص در خدمات عمومي و بهداشتي که دامنه گسترده اي از ذينفعان، فعال هستند. اين مقاله به تشريح اصول هشت گانه ارزيابي عملکرد مي پردازد. اگر چه، بافت و چارچوب بهداشتي و اجتماعي توصيف شده، براي همه سازمانها حائز اهميت است.

در حاليکه بيشتر سازمانهاي مراقبت بهداشتي، انرژي قابل ملاحظه اي را در ارزيابي عملکرد صرف مي کنند، اما اثر بخشي معيارهاي به کار رفته درآنها، بطور بارزي درحال تغيير است. در طراحي و اجراي هر سيستم ارزيابي عملکرد، ضروري است که هشت اصل تعريف شده زير را به کار ببريم :

1.از مجموعه شاخصهاي متوازن استفاده کنيد

 2. مطمئن شويد آن چيزهايي را که براي کاربران و ذينفعان خدمات اهميت دارد، مورد سنجش قرار مي دهيد:

 3. کارکنان را در تعريف شاخصها سهيم کنيد

4. معيارهاي ادراکي و شاخصهاي عملکردي را مدنظر قرار دهيد

5. ترکيبي از معيارهاي نتيجه اي و فرايندي را به کار ببريد

6. هزينه هاي ارزيابي عملکرد را در نظر داشته باشيد

7. سيستم هاي انتقال بازخورد معيارها براي اصلاح استراتژي را داشته باشيد

8 . سيستم هاي ارزيابي عملکرد بايد مبتني بر بهبود مستمر باشند نه مبتني بر فرهنگ سرزنش و تخطئه

توضیح تکمیلی در ادامه مطلب .....


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,ساعت 15:49 توسط امین حیدری| |

مرد جواني در آرزوي ازدواج با دختر كشاورزي بود.
كشاورز گفت برو در آن قطعه زمين بايست. من سه گاو نر را آزاد مي كنم اگر توانستي دم يكي از اين گاو نرها را بگيري من دخترم را به تو خواهم داد.
مرد قبول كرد. در طويله اولي كه بزرگترين بود باز شد . باور كردني نبود بزرگترين و خشمگين ترين گاوي كه در تمام عمرش ديده بود. گاو با سم به زمين مي كوبيد و به طرف مرد جوان
حمله برد. جوان خود را كنار كشيد تا گاو از مرتع گذشت.
دومين در طويله كه كوچكتر بود باز شد. گاوي كوچكتر از قبلي كه با سرعت حركت كرد .جوان پيش خودش گفت : منطق مي گويد اين را ولش كنم چون گاو بعدي كوچكتر است و اين ارزش جنگيدن ندارد.

سومين در طويله هم باز شد و همانطور كه فكر ميكرد ضعيفترين و كوچكترين گاوي بود كه در تمام عمرش ديده بود. پس لبخندي زد و در موقع مناسب روي گاو پريد و دستش را دراز كرد تا دم گاو را بگيرد...
اما.........گاو دم نداشت!!!!
((زندگي پر از ارزشهاي دست يافتني است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهيم ممكن است كه ديگر هيچ وقت نصيبمان نشود. براي همين سعي كن كه هميشه اولين شانس را دريابي
 
نوشته شده در یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,ساعت 19:9 توسط امین حیدری| |

سازنده ترین کلمه" گذشت" است... آن را تمرین کن.

بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش.

 خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.

ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را فرو ببر.

 بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.

 با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز.

 سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.

روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش.

ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن را نخور.

محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.

 سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.

 لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.

ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.

  اصلی ترین کلمه "اطمینان"است... به آن اعتماد کن.

بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی"است... مراقب آن باش.

 دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است... از آن سوءاستفاده نکن.

 زشت ترین کلمه "دورویی"است... یک رنگ باش.

   صبورترین کلمه "انتظار"است... منتظرش باش.

 بی ارزش ترین کلمه "انتقام"است... بگذاروبگذر.

 ارزشمندترین کلمه "بخشش"است... سعی خود را بکن.

 قشنگ ترین کلمه "خوشروئی"آست... راز زیبائی در آن نهفته است.

تمیزترین کلمه "پاکیزگی"است... اصلا سخت نیست.

 رساترین کلمه "وفاداری"است... سر عهدت بمان.

تنهاترین کلمه "گوشه گیری"است...بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.

 محرک ترین کلمه "هدفمندی"است... زندگی بدون هدف روی آب است.

.... و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است... پس پیش به سوی آن....


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,ساعت 18:54 توسط امین حیدری| |
شرلوک هولمز کارآگاه معروف و دستیارش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم، چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟
واتسون گفت: میلیونها ستاره می بینم.
هولمز گفت: چه نتیجه ای می گیری؟
واتسون گفت: ازلحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم. از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که زهره در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد. از لحاظ فیزیکی، نتیجه میگیریم که مریخ در محاذات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد.
شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت: واتسون تو احمقی بیش نیستی! نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که چادر ما را دزدیده اند!
در زندگی همه ما، بعضی وقتها بهترین و ساده ترین جواب و راه حل، کنار دستمان است، ولی این قدر به دور دستها نگاه میکنیم که آن را نمی بینیم
 
 
نوشته شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,ساعت 1:5 توسط امین حیدری| |

هر آنچه را که ممکن یا غیر ممکن می دانیم غالبا توسط سوالاتی تعیین می شود که می پرسیم. کلمات مشخص و نحوه ی چیدن آن ها کنار هم باعث می شود که بعضی احتمالات را در نظر نگیریم یا بعضی دیگر را کاملا مسلم بدانیم. برای مثال، سوالی مثل: ” چرا همیشه خودم را ضایع می کنم؟ ” به یک پیش گویی خود انگیخته دامن می زند؛ چرا که این حس را در شما ایجاد می کند که واقعا خودتان را ضایع می کنید در حالی که شاید اصلا این گونه نباشد.

بیاموزید که پیش انگاره ها را به نفع خودتان تغییر دهید. برای اثبات باورهای تازه و نیروبخش خود منابعی پیدا کنید. از خود بپرسید: ” این تجربه چگونه مهارت های مرا کامل می کند؟ یا ما برای چه کنار هم هستیم و چطور می توانیم روابط مان را مستحکم تر کنیم؟ ”

----------------

پرسش ها پاسخ هایی می آفرینند که حتی فکرش را هم نمی کنید.

زمانی که تازه کار بودم، یکی از کارکنان مبلغ زیادی پول اختلاس کرد. به جای این که اعلام ورشکستگی کنم ( چیزی که اطرافیان مدام توصیه می کردند )، از خودم پرسیدم: ” چطور می توانم این اوضاع را تغییر دهم؟ چطور می توانم کاری کنم که شرکتم حتی نسبت به قبل با تاثیر بیشتری عمل کند؟ چطور می توانم حتی هنگام خواب به مردم کمک کنم؟ ” با پرسیدن این سوالات توانستم مجوزی برای ایجاد شعب اخذ کنم و یک سری برنامه تلویزیونی موفق با محوریت اطلاع رسانی تولید و پخش کنم که فایده بسیاری برای زندگی میلیون ها نفر داشت. اگر از همان ابتدا پاسخ هایی را که می خواهید به دست نیاورید، تسلیم می شوید؟ و یا به پرسیدن سوال، از هر راهی که می دانید، ادامه می دهید تا پاسخ های دلخواه خود را به دست آورید؟


 

نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,ساعت 1:7 توسط امین حیدری| |

 

در مجموع می توان گفت در دنیا به دو نوع آدم برخورد می کنیم؛ یکی آن هایی که فعال هستند و دیگری کسانی که انفعالی عمل می کنند.

تنها در حدود ۱۰ درصد مردم عامل هستند و با آن که این اشخاص به شدت در اقلیت به سر می برند در همه زمینه ها، حرکت ها و تکان ها را ایجاد می کنند. اینها کسانی هستند که سر رشته امور زندگی شان را در دست های خود می گیرند و به اتفاق حوادث اهتمام می ورزند.

آن ها در قبال خود مسئولیت ها را می پذیرند، مسئولیت نتایج کارشان را هم متقبل می شوند. این ها جرأت به خرج می دهند تا در شرایط ریسک و نامطمئن قدمی به جلو بردارند. وقتی تصمیم می گیرند که آینده خود را خلق کنید، به این اقلیت زنده و شاداب می پیوندید. سعی کنید به خط اول موجود در زندگی تان حرکت کنید.

اکثر مردم در پاسخ ها و واکنش های شان انفعالی رفتار می کنند. این اشخاص پیوسته آرزو می کنند و امیدوارند که اتفاق خوشایندی در زندگی آن ها بیفتد. این اشخاص بلیت های بخت آزمایی می خرند. تا بخواهید برنامه های تلویزیونی را تماشا می کنند و بعد به شکایت از زندگی شان می نشینند.

این ها از موفق ها دلگیر هستند، اما حاضر نیستند مانند موفق ها تلاش کنند تا به آنچه بدان رسیده اند دست پیدا کنند. این ها زندگی شان مانند کسانی است که در خیابانی که اتوبوسی در ان رفت و آمد نمی کند به انتظار اتوبوس می ایستند.

مهم نیست که چند نفر بگویند کاری را نمی توان انجام داد یا این که چند نفر قبل از شما سعی داشته اند آن کار را انجام بدهند. مهم این است که فکر کنید این شما هستید که برای اولین بار آن کار را انجام می دهید.

«والی آموس»

نوشته شده در دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:29 توسط امین حیدری| |

اشخاص برجسته همیشه خود را نیروی اصلی خلاقیت در زندگی در نظر می گیرند.

آن ها خود را مسئول اصلی در قبال موفقیت های خود در زندگی ارزیابی می کنند.

افراد برجسته عذر و بهانه نمی آورند.

وقتی اشتباه می کنند، بلافاصله آن را اذعان می دارند. در مقام اصلاح آن بر می آیند و بعد به راه خود ادامه می دهند.

انتظار ندارند که دیگران برای آن ها کاری صورت دهند.

دیگران را سرزنش نمی کنند و بر آن ها خشم نمی گیرند.

انتقاد نمی کنند و محکوم نمی سازند.

ان ها همیشه خود را بازیگران اصلی نمایشنامه در صحنه ی زندگی خود ارزیابی می کنند.


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 4 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:11 توسط امین حیدری| |

مردان قبیله سرخ پوست درایالات متحده آمریكا، از رییس جدید قبیله می پرسن: آیا زمستان سختی در پیش است؟
رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت، جواب میده «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید»
بعد به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟»
پاسخ: «اینطور به نظر میاد».
پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «شما نظرقبلی تون رو تایید می کنید؟»
پاسخ: «صد در صد».
رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر جمع کنند. بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «آیا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟«
پاسخ: بگذارید اینطوری بگیم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!!!

رییس: از کجا می دونید؟
پاسخ: چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن!!
 

نوشته شده در شنبه 4 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:1 توسط امین حیدری| |

سال ها قبل این سوال برایم مطرح شد: «چرا بعضی ها از دیگران موفق تر هستند؟» این سوال سببی شد تا عمری را درباره آن بررسی کنم. به بیش از ۸۰ کشور جهان سفر کردم؛ و هزاران کتاب و مقاله در زمینه های فلسفه، روان شناسی، دین، متافیزیک، تاریخ، اقتصاد و تجارت مطالعه کردم. به تدریج به جوابی که می خواستم دست پیدا کردم و در پایان به یک تصور و توضیح ساده رسیدم:

هر جایی که هستید و هر کاری که می کنید برای خودتان است. امروز شما هر چه باشید و یا هر چه در آینده به آن تبدیل گردید، موضوعی مربوط به خودتان است.

زندگی امروز شما مجموعه انتخاب ها، تصمیمات و اقدماتی است که تا به حال کرده اید.

می توانید با تغییر دادن رفتار خود آینده تان را تغییر بدهید. می توانید تصمیمات جدید بگیرید، انتخاب های جدید بکنید، تا به کسی که می خواهید بشوید تبدیل گردید و به انچه در زندگی می خواهید دست پیدا کنید.

آنچه هم اکنون هستید یا می خواهید بشوید بستگی به خود شما دارد. تنها محدودیت هایی که ممکن است پیش روی شما قرار داشته باشند، آن هایی هستند که خودتان وضع می کنید. می توانید با کنترل اندیشه، افکار، گفتار و کردار خود به طور کامل سرنوشت تان را به دست بگیرید

اگر فکر می کنی کسی دیگر هم وجود دارد که می تواند زندگی تو را متحول کند، در آینه نگاه کن

اگر قرار است اتفاقی بیفتد، خودتان باید ان اتفاق را به وجود آورید. اگر می خواهید زندگی تان بهتر شود، شما بهتر شوید. اگر می خواهید چیزی عوض شود، شما باید عوض شوید. بزرگ ترین پاداش شما در ازای قبول مسئولیت کامل، احساس شگرف کنترل و آزادی است. این پذیرش احساسی مثبت همراه با رضایت در شما به وجود می اورد و شما را به کلی از سلطه «اصل اتفاق» رها می کند.

شما با تصمیماتی که گرفته یا نگرفته اید در موقعیت فعلی زندگی تان قرار دارید. اگر چیزی در زندگی تان وجود دارد که آن را دوست ندارید، مسئولیتش بر عهده خود شماست. شما از ان جهت در شرایط امروز خود هستید که این را انتخاب کرده اید.

اگر از درآمد جاری خود راضی نیستید، تصمیم بگیرید که درآمد بیشتری داشته باشید. آن را به عنوان هدف خود تعیین کنید، برنامه ای بریزید، دست به کار شوید و آن مبلغی را که مایلید، کسب کنید.

شما به عنوان رئیس زندگی خود، به عنوان معمار سرنوشت خود، آزادید تا درباره خود تصمیم گیری کنید. شما رئیس هستید، شما مسئول هستید.


 

نوشته شده در جمعه 3 آذر 1391برچسب:,ساعت 20:40 توسط امین حیدری| |

 «تفاوت میان جمله «تقریبا درست است» با «درست است» آنقدر بزرگ است که به تفاوت میان کرم‌شب‌تاب و رعد و برق می‌ماند.» معنای این جمله‌ «مارک تواین» را وقتی بهتر درک می‌کنیم که بدانیم گفتن بعضی جمله‌ها در کار چقدر می‌تواند ویرانگر باشد. فرقی نمی‌کند شما کارمند باشید یا مشتری یا جزو مقامات بلندپایه؛ این کلمات شما هستند که به شما و شخصیت کاری‌تان رنگ و رو می‌دهند.

«کلمه‌ها بسیار اهمیت دارند چراکه نه تنها شخصیت شما را به دیگران نشان می‌دهند بلکه طرز فکر دیگران درمورد شما را شکل می‌دهند.» این جمله‌ای است که «کارن فرایدمن» نویسنده کتاب «خفه شو و چیزی بگو!» می‌نویسد. این کتاب به بررسی استراتژی برقراری ارتباط در محل کار می‌پردازد. «اگر شما چهره‌ای مثبت به خود بگیرید قطعا توجه دیگران را جلب خواهید کرد. در این صورت شما در بهترین شرایط قرار می‌گیرید تا آنها به حرف‌هایتان گوش دهند.»

با این حال اغلب اوقات وقتی در محیط کاری شروع به صحبت می‌کنیم اغلب از کلماتی مبهم و تردیدآمیز استفاده می‌کنیم که تنها فایده‌اش مخدوش کردن پیامی است که قصد انتقال آن را داریم. کاربرد کلمه‌هایی همچون «به نوعی، در اغلب موارد» باعث کاهش قدرت کلام می‌شود یا استفاده از جمله‌های منفی مثل «نمی‌توان، امکان ندارد و هرگز» که باعث ناامیدی و منفعل شدن می‌شود. براساس تحقیقی که به تازگی انجام شده و طبق توصیه کارشناسان، ۱۰ جمله زیر را فیگارو به عنوان بدترین چیزهایی انتخاب کرده که می‌توان در محیط کار به زبان آورد.


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,ساعت 19:47 توسط امین حیدری| |
يه کلاغ و يه خرس سوار هواپيما بودن کلاغه سفارش چايي ميده چايي رو که ميارن يه کميشو ميخوره باقيشو مي پاشه به مهموندار. مهموندار ميگه چرا اين کارو کردي؟ 
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي!
چند دقيقه ميگذره باز کلاغه سفارش نوشيدني ميده باز يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار.مهموندار ميگه : چرا اين کارو کردي؟
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي !
بعد از چند دقيقه کلاغه چرتش ميگيره خرسه که اينو ميبينه به سرش ميزنه که اونم يه خورده تفريح کنه ...
 مهموندارو صدا ميکنه ميگه يه قهوه براش بيارن قهوه رو که ميارن يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار، مهموندار ميگه چرا اين کارو کردي؟ خرسه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه پررو بازي.
اينو که ميگه يهو همه مهموندارا ميريزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپيما ميبرن که بندازنش بيرون. خرسه که اينو ميبينه شروع به داد و فرياد ميکنه .
کلاغه که بيدار شده بوده بهش ميگه: آخه خرس گنده تو که بال نداري مگه 
مجبوري پررو بازي دربياري!!!!!!!!
 
نکته مدیریتی : قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت  ارزیابی کنید

 

نوشته شده در جمعه 16 تير 1391برچسب:,ساعت 15:26 توسط امین حیدری| |
مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی می پرسد : « در کیسه ها چه داری». او می گوید «شن»  .
مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را بازداشت می کند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا...
این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.
یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او می گوید : من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی ، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟ قاچاقچی می گوید : دوچرخه!
بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می کند
نوشته شده در جمعه 16 تير 1391برچسب:,ساعت 15:23 توسط امین حیدری| |

به پسرم درس بدهید

 او باید بداند كه همه مردم عادل و همه آن ها صادق نیستند،

 اما به پسرم بیاموزید كه به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد.

 به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود.
 

 به او بیاموزید، كه در ازای هر دشمن، دوستی هم هست.
                                                                             می دانم كه وقت می گیرد،

  اما به او بیاموزید اگر با كار و زحمت خویش، یك دلار كاسبی كند بهتر از آن است كه جایی روی زمین پنج دلار بیابد.
                      به او بیاموزید كه

  از باختن پند بگیرد. از پیروز شدن لذت ببرد.

 او را از غبطه خوردن بر حذر دارید.

 به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
                       


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:,ساعت 23:12 توسط امین حیدری| |

 

1.       فلسفه انتخاب شده باید از نقطه چرا هستم جهتگیری سازمان را مشخص کند .
2.       عناصر اصلی تشکیل دهنده ان ساده ، شفاف و برای همه قابل درک باشد .
3.       فلسفه انتخاب شده باید بتواند تمام اجزا و عناصر یک سازمان را بعنوان یک سیستم یبا هم هماهنگ و هم جهت نماید .
4.       خروج از فضاها و حریم ها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان بوجود آمده است را نه تنها لازم بلکه واجب بداند و افراد و واحدها را بطور طبیعی کنار هم قرار دهد
5.       اینکه هرفلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به جو یادگیری تبدیل کند ارجح است .
6.       باید بدون اعمال زور در قدرت تصمیم گیری اقدام و تاثیرگذاری را از راس سازمان به قاعده آن منتقل کرد
7.       وجود سنتها و باورها ، طرز فکرها و ارزشها در سازمان از یک طرف و پیچیدگی و سیال بودن محیط بیرون سازمان از طرف دیگر مارا محتاج به یک فلسفه مدیریتی می کند که برای قرار دادن سازمان در یک محیط برتر یک دیدگاه استراتژیک وبلند مدت را ترغیب و تشویق می کند .
8.       فلسفه ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب نماید .
نوشته شده در سه شنبه 6 تير 1391برچسب:,ساعت 22:59 توسط امین حیدری| |

اخيراً كتاب مديريت بر قلب‌ها نوشته كن‌بلانچارد را خواندم حيفم آمد كه نكات برجسته آن را ديگران ملاحظه نكنند.

         واداشتن انسان‌ها به درست كار كردن انديشه بسيار مهمي در مديريت است.

      تنها تشويق‌هاي بجا مؤثر هستند اگر همواره بگوييم از همه كارهايتان سپاسگزارم، موضوع بي‌معني مي‌شود.

   يك نفري كه كاركرد ناچيز و نفرديگري كه كاركرد برجسته دارد، بگوييم كارتان خوب است. نزد اولين فرد خنده‌دار و دومي از انگيزه مي‌افتد.

     آنان كه از خود احساس خوبي دارند نتيجه خوبي هم ببار مي‌آورند.

     فعاليت‌هايي براي انسان انگيزه آفرين است كه بازخوردي از نتيجه‌هاي دلخواه به وي برساند.

      همواره مي‌توان درباره خود دو احساس را برگزيد، خوشبختي و شوربختي چرا كسي بايد دومي را انتخاب كند؟

       كارهاي بي‌ارزش را خوب انجام دادن چه سود؟!

نوشته شده در دو شنبه 5 تير 1391برچسب:,ساعت 19:11 توسط امین حیدری| |

تویودا کیشیرو : بنیانگذار شرکت تویوتا موتور در سال 1937 می باشد .

 گرچه مدت فعالیت او در شرکت تویوتا کوتاه بود برای ایجاد یک زیر ساخت موفق و رشد سریع و تبدیل شدن به یک سازنده ابرقدرت اتومبیل در جهان زمان مناسبی بود بویژه اینکه تویودا دو عنصر مهم که بعدها بعنوان سیستم تولید تویوتا معرفی گردید را ارائه نمود :

 JIT با کایزن یا بهبود مستمر .

 وی بیشتر وقت خود را صرف جذب مهندسان ژاپنی باتجربه در صنایع خودروسازی نمود .

  وی همچنین یک بازاریاب باتجربه با نام کامیاشوتارو را استخدام کرد .

 روشJIT که در ان هر عنصری درست در هنگامی که نیاز است تولید می شود و هیچ مقداری از ان در انبار وجود ندارد ، از کمبود منابع منشا گرفت .

 بر همین اساس توسط سیستم معروف به کانبان هنگامیکه در یک ایستگاه به قطعه ای نیاز بود این اطلاع داده می شود .

در یک لحظه قطعات مورد نیاز باید با حداکثر سرعت تولید و به ایستگاه کاری مورد نظر حمل شوند به گونه ای که کارگران خط مونتاژ منتظر نمانند .

 دومین عنصر سیستم توتوتا – کایزن – که معمولا انرا بعنوان بهبود مستمر ترجمه می کنند ، این گونه بیان می شود:

 هیچ فرایندی را نمی توان کامل نامید و همیشه جایی برای بهبود وجود دارد

بنابراین کایزن بعنوان یک عامل بهبوددهنده در تولید و فرایند ارائه شد و

نهایتا توسط مفهوم مدیریت کیفیت جامع احاطه گردید .

نوشته شده در شنبه 3 تير 1391برچسب:,ساعت 22:50 توسط امین حیدری| |

ماتسو شیتا کانوسوکه ( موسس شرکت ناسیونال ) :

او در ژاپن بعنوان خدای مدیریت شناخته شده است .

وی بنیانگذار تجارت کوچکی در زمینه الکترونیک بود که ان را تبدیل به یکی از بزرگترین شرکتهای بین المللی کرد و ثروتمندترین مرد ژاپن شد .

 اساس فلسفه مدیریتی او شامل مقوله هایی چون :

 قیمت ارزان – تولید انبوه کالای مصرفی – رسیدن به کیفیت زندگی امروز – پشتیبانی و احترام دو طرفه بین شرکتها و کارگران و رابطه نزدیک بین تولید کنندگان و مشتریان می باشد .

 فلسفه ی شیر اب که اعتقاد به این که کالاهای مصرفی  بایستی ارزان و همیشه دردسترس باشند مانند ابی که از شیر بیرون می اید .

نوشته شده در شنبه 3 تير 1391برچسب:,ساعت 22:42 توسط امین حیدری| |

موفقیت، نتیجه تشخیص درست است؛ تشخیص درست، نتیجه تجربه است؛ تجربه نیز اغلب نتیجه تشخیص نادرست است.(آنتونی رابینز) 

موفقیت در آرزوها، نسبت مستقیم با قدرت اراده ما دارد.(دیل کارنگی)

 

آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است.(اوستن) 

سه جمله برای دستیابی به موفقیت:

 ۱) بیشتر از دیگران بدان، ۲) بیشتر از دیگران کار کن، ۳) کمتر از دیگران توقع داشته باش.

(منتسب به ویلیام شکسپیر)

اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد.(ماروا کلینز)


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 تير 1391برچسب:,ساعت 17:46 توسط امین حیدری| |

در مهد كودك هاي ايران 9 صندلي ميذارن و به 10 بچه ميگن هر كي نتونه سريع براي خودش يه جا بگيره باخته و بعد 9 بچه و 8 صندلي و ادامه بازي تا يك بچه باقي بمونه. بچه ها هم همديگر رو هل ميدن تا خودشون بتونن روي صندلي بشينن.
در مهد كودك هاي ژاپن 9 صندلي ميذارن و به 10 بچه ميگن اگه يكي روي صندلي جا نشه همه باختين. لذا بچه ها نهايت سعي خودشونو ميكنن و همديگر رو طوري بغل ميكنن كه كل تيم 10 نفره روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه. بعد 10 نفر روي 8 صندلي، بعد 10 نفر روي 7 صندلي و همينطور تا آخر.
با اين بازي ما از بچگي به كودكان خود آموزش ميديم كه هر كي بايد به فكر خودش باشه. اما در سرزمين آفتاب، چشم بادامي ها با اين بازي به بچه هاشون فرهنگ همدلي و كمك به همديگر و كار تيمي رو ياد ميدن.
نه ما و نه بزرگانمان کارکردن با هم را نیازموخته ایم ، بلکه هر روز درس های
جدیدی از تکنیک های حذف و زیر پا گذاشتن یکدیگر را می آموزیم!

 

نوشته شده در جمعه 2 تير 1391برچسب:,ساعت 17:20 توسط امین حیدری| |

نوشته شده در سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,ساعت 17:45 توسط امین حیدری| |

 

نوشته شده در شنبه 20 خرداد 1391برچسب:,ساعت 22:29 توسط امین حیدری| |

 

نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت 11:4 توسط امین حیدری| |

● هیچ کس نمی تواند موجب شادی شما شود

شاد بودن و آرامش خیال مسوولیت خود شما است نه هیچکس دیگر. هرکدام از ما بایستی بتوانیم با شناخت بهتر خویشتن، نقطه رضایت و تعادل را در خودمان پیدا کنیم. ارتباطات ما کیفیت زندگی ما را ارتقاء می بخشد و آن را غنی تر می سازد اما مستقیما موجب خوشحالی ما نمی شوند بلکه خودمان سبب ساز شادی خود هستیم.

● مراقب کلمات و رفتار خود باشید

طرز تفکر، کلمات مورد استفاده و رفتار ما شخصیت ما را می آفریند. همواره فردی باشیم که به خاطر آنچه هستیم از خودمان رضایت داشته باشیم و خانواده و آشنایانمان در کنار ما احساس افتخار کنند.

● خودتان، دوستانتان و حتی دشمنانتان را ببخشید

همه ما انسانیم، بنابراین گاهی بیراهه می رویم یا اشتباه می کنیم. چنانچه این اشتباه تکرار نشد و احساس پشیمانی به همراه داشت قابل بخشیدن است. درگیر شدن دائم با خطاهای خودمان و دیگران زندگی را بسیار سخت می سازد.

● خنده بر هر دردی دواست

هر روز خود را به شکلی برنامه ریزی کنید که برای شادبودن و پرداختن به طنز جایی وجود داشته باشد.

● نیروی پشتکار را جدی بگیرید

هیچ وقت تسلیم نشوید، همیشه هدف ها و رویاهایتان را زنده نگه دارید. حفظ انگیزه و استمرار در انجام کارها یکی از شروط موفقیت است. پشتکار در نهایت شما را به همه چیز می رساند.

نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت 9:51 توسط امین حیدری| |

زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد

آیا تاکنون این ضرب المثل را شنیده اید: «آمد به سرم از آنچه می ترسیدم» گاهی اوقات در طول زندگی خود درگیر مسایلی می شویم که هرگز انتظارشان را نداشته ایم و شاید دیگران را به خاطر آن موضوع مورد شماتت و انتقاد قرار داده باشیم. همیشه، همه چیز آن طور که در تصور ماست پیش نمی رود، پس منتظر غیرمنتظره ها باشیم. این نگاه به ما کمک می کند هنگام مواجهه با مسائل خاص دچار شوک و بهت نشویم و نیز شرایط دیگران را بیشتر درک کنیم.

● یکی از نامطلوب ترین کلمات در هر زبانی، کلمه «من» است

داشتن اعتماد به نفس و رضایت از خویشتن بسیار مطلوب است، اما دائما از خود گفتن، از موفقیت های خود صحبت کردن و از خود متشکر بودن، بیشتر مشخصات یک فرد ازخودراضی است تا یک فرد با اعتماد به نفس.

● روابط انسانی از هر چیزی مهم تر است

داشتن روابط سالم انسانی در زندگی هر فرد از مهم ترین امتیازات محسوب می شود. اگر فردی برای رسیدن به موفقیت و امکانات اقتصادی و موقعیتی روابط انسانی خود را فدا کند، در حقیقت این موفقیت یک موفقیت حقیقی نیست. بدون عشق و حمایت خانواده و دوستان زندگی حتی در شرایط مالی ایده آل، سرد و بی روح است. پیش از حرکت در جاده موفقیت اولویت هایمان را مشخص سازیم تا روابط را فدای موقعیت نکنیم.

نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت 9:48 توسط امین حیدری| |

 

اغلب حوادثي كه در رابطه با ابزار اتفاق ميافتند ،  به علل زير هستند :
ý     استفاده از ابزار نامناسب براي كار
ý     استفاده از ابزاري كه در وضعيت بدي هستند .
ý     استفاده از ابزار بدون توجه كافي .
ý     استفاده از ابزاري كه آموزش مورد نياز آن را نديده ايم .
ý     استفاده از ابزاري كه مجاز به كار گيري آن نباشيم .
ý     حمل ونگهداري ابزار بطور غلط .
ý     حمل و نگهداري ابزاري كه فاقد حفاظ هاي لازم باشند .
ý     بكار گيري ابزار بدون استفاده از لوازم استحفاظ فردي .
ý     استفاده از وسايل برقي بدون سيم اتصال زمين .
ý     استفاده از ابزاري كه به طور مناسب در دست جا نمي‌گيرند .
ý     استفاده از ابزاري كه بكار بردن آن نياز به صرف نيروي زيادي دارد .
ý     استفاده از ابزاري كه نياز به تكرار حركت دارند .
ý     استفاده از ابزاري كه سبب لرزش مي‌شوند .
ý     استفاده از ابزاري كه توليد صداي نسبتاَ زياد مي‌كنند .
ý     استفاده از ابزاري كه توليد ذرات معلق ، گرد وغبار و بخارات شيميايي مي‌نمايند .
نوشته شده در شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,ساعت 20:7 توسط امین حیدری| |

ابزار دستي و ابزار برقي قابل حمل در انجام كارها به شما كمك مي‌كند ،اما همين ابزار مي تواند براي شما خطر آفرين باشد .

اقدامات ايمني خوب ، به شما اين اجازه را خواهند داد تا مخاطرات را كنترل كرده و خطرات را به حداقل برساند .

مطالب ذيل به شما نشان خواهد داد كه چگونه مخاطرات استفاده از ابزار را كنترل كنيد تا خودتان و آنهايي را كه در اطراف شما كار مي‌كنند از صدمه و مسايل بهداشتي محافظت نماييد.

لطفاً اين را بخوانيد ودستورالعمل هاي ايمني و بهداشتي آنرا دنبال كنيد و در نظر داشته باشيد كه اگر مطالب آنرا انجام دهيد ، كار شما با ابزار سريعتر ، آسانتر و ايمن‌تر انجام خواهد شد .

انتخاب درست : ايمني ابزار زماني شروع مي‌شود كه شما ابزار دستي و برقي كارتان را بطور صحيح انتخاب كنيد.

كيفيت : بهترين ابزاري را كه مي توانيد تهيه كنيد ، انتخاب نماييد . ابزار ارزان قيمت كه از جنس نامرغوب ساخته شده اند شكسته و باعث خراب شدن كاريكه انجام مي دهيد شده وايجاد صدمه به خودتان يا همكارانتان خواهد شد .

ايمني : به تمهيدات ايمني كه در ساخت ابزار بكار رفته اند توجه نماييد. اين مورد شامل توجه به سويچ هاي ايمني ، حفاظ ، قطعات تيز و گردنده ، محافظ هاي دست ، عايق هاي پوششي و غيره مي باشد .

تناسب : يك وسيله خوب با ساختار مناسب مانند يك جسم محكم دردست شما احساس مي‌شود . همواره چاقوها ، پيچ گوشتي ها ، انبردست ها ، قيچي ها و ابزار برقي مورد نيازتان را از بين انواعي انتخاب كنيد كه بر طبق اصول ارگونومي ( مهندسي انساني ) طراحي شده اند اين قبيل ابزار طوري ساخته شده اند كه هيچ گونه فشاري به انگشتان  و كف دست شما نياورده ، خميدگي و پيچ وتاب نداشته و خوب در دستهاي شما جا بگيرد .

كارايي : ابزار مطمئن ، براي انجام وظايف ويژه طراحي شده اند ، اين ابزار مي‌توانند كار شما را آسانتر كرده و از خستگي شما جلوگيري نمايند .

نوشته شده در شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,ساعت 20:5 توسط امین حیدری| |

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com